یک جمله معروف از ژنرال آمریکایی، آیزنهاور، وجود دارد که میگوید:(هرگاه درگیر با مشکلی میشوم که حل آن برایم ممکن نیست، قطعاً مشکل را بزرگتر هم میکنم). اما در مورد کربنزدایی و کاهش آلایندگی صنعت فولاد، ورود به مشکل نشان داده که یک راهحل برای آن، میتواند حتی راهحلی بزرگتر برای سایر مشکلات باشد.
از سویی دیگر در این مشکل و مسئله ایجادشده، موضوع تنها روشهایی فنی و علمی برای کربنزدایی نیست؛ مسئله اصلی ایجاد محرکهایی قدرتمند و اثرگذار برای تسهیل و تسریع تکامل به سوی تولید فولاد سبز است.
به بیانی دیگر اگر راهحل تولید فولاد سبز، بتواند به راهحل برخی دیگر از بحرانها نیز گره بخورد، انگیزههای بیشتری برای صرف سرمایه فکری و کمالی ایجاد خواهد شد. پس برخلاف جمله آیزنهاور، این بار شاید بزرگتر کردن مسئله و مشکل به نفع همه باشد.
کربنزدایی از صنعت فولاد و تقویت انگیزهها
این موضوع که صنعت فولاد منطقهای، موتور نوآوری در صنایع پاییندستی و رشد اقتصادی بخشهای فنی و مهندسی است، به طور کلی پذیرفته شده و طبق اعلام رسمی بسیاری از سازمانهای اقتصادی، هر شغل ایجادشده در صنعت فولاد، به طور غیر مستقیم هشت شغل دیگر در صنایع وابسته را ایجاد میکند.
به علاوه، برخی از نواحی و کشورها، مانند شیلی، در حال تعیین اهداف بلندپروازانهای برای تعیین نقش خود در اقتصادی هیدروژنی هستند؛ اتفاقی که در نهایت این امکان را فراهم میکند که از تأمین صرفاً منابع تجدیدپذیر برای مصرف داخلی پا را فراتر بگذارند.
این یعنی آنها به طور خواسته یا ناخواسته، بدون اهمیت برای فقط تأمین نیاز داخلی، به توسعه زیرساختهای این بخش کمک میکنند.
هراسها و تردیدهای حاکم بر بازار فولاد
البته اوضاع آنچنان که به نظر میرسد، گل و بلبل هم نیست. در موقعیت فعلی، بسیاری از مارکتها و صنایع در یک وضع تعلیق و گیجی به سر میبرند. مصرفکنندگان بالقوه، از تغییر سوخت مصرفی خود واهمه داشته و با توجه به مشکلاتی که در زنجیره تأمین هیدروژن وجود دارد، مایل به پذیرفتن ریسک گام برداشتن به سوی آن نیستند.
در مقابل تولیدکنندگان بالفعل سوخت نیز در مورد افزایش ظرفیت تولید هیدروژن به خاطر کمبود تقاضا و سکون بازار واهمه دارند.
توسعه و پیشرفت صنعت فولاد؛ راهی برای عبور از تردیدها
ایجاد و برپایی یک خوشه عظیم از شرکتهای تولید فولاد با تکنولوژی روز که در آن هیدروژن نیز به یک بازیگران اصلی تبدیل میشود، بازار این سوخت را به طور غیر مستقیم تقویت کرده و از این نقطه تردید و سردرگمی خارج سازد.
به بیانی دیگر هیدروژن به عنوان یک بازیگر جانبی و غیر اصلی در کربنزدایی از فولاد و تولید فولاد سبز، در طی توسعه این صنعت تولید خواهد شد و این اضافه تولید به طور ناخواستهای زنجیر تأمین هیدروژن را تقویت میکند. این یعنی مصرفکنندگان نیز بیش از پیش نسبت به تغییر سوخت مصرفی به هیدروژن جذب شده و واهمه کمتری از انجام این کار خواهند داشت. حرکت مصرفکنندگان به سمت هیدروژن، بیشک تولیدکنندگان بیشتری نیز به سمت افزایش تولید و منابع سوق پیدا میکنند.
این کلیدی برای حل چندین مشکل صنعت فولاد است
البته مورد فوق تنها یکی از مجموعه مواردی است که میتوان به موضوع کربنزدایی و تغییر زیرساختهای صنعت فولاد گره خورده و انگیزههای مضاعفی در این بخش ایجاد کند.
مثلاً فرصت استفاده از هیدروژن در مقیاس صنعتی برای تولید برق نیز میتواند انگیزه دیگری برای این کار باشد. در مجموع صنعت تولید فولاد سبز با این وجود که یک راهحل مستقیم برای یک مشکل و یک راه حل غیر مستقیم برای دهها مشکل دیگر است، میتواند با سرعت بیشتری جذب سرمایه کرده و در ریل پیشرفت سریع قرار بگیرد.