در یک پرونده ویژه دیگر، به سراغ سوئد رفتیم تا برنامه‌هایی که برای آینده صنعت تولید فولاد و دستیابی به فولاد سبز دارد را بررسی کنیم. در بخش اول پیش‌نیازها و مقدمات بحث بررسی شد و در این بخش قصد داریم تا به ادامه طرح بحث در مورد برنامه (HYBRIT) و سیاست‌های این پروژه بپردازیم. تا انتها با ما همراه باشید.

حرکت قطاری به مقصد پیشرفت در صنعت تولید فولاد

در 23 نوامبر سال 2020، (LKAB) اعلام کرد که قصد دارد تا در زنجیره تأمین فولاد ادغام شده و با استفاده از پروسه‌های برنامه (HYBRIT)، به تولید آهن اسفنجی به عنوان یک محصول ارزش افزوده بپردازد.

حرکت قطاری به مقصد پیشرفت در صنعت تولید فولاد

او قصد دارد این کار را با استفاده از پلت آهن در برنامه (HYBRIT) عملی کند. این تصمیم شاید در حال حاضر، مقایس کوچکی داشته باشید اما بزودی در استراتژی جهانی تجارت فولاد، تفاوت‎های معناداری را رقم خواهد زد. ما معتقدیم 3 دلیل اصلی و عمده برای اهمیت بالای این اعلامیه (LKAB) وجود دارد.

سه دلیل برای اهمیت تصمیمات و اتفاقات اخیر

  • شرکت (LKAB) با این تصمیم، خود به‌تنهایی اثر قابل توجهی را روی میزان تولید گازهای گلخانه‌ای سوئد ایجاد می‌کند. (LKAB) به تنهایی با کاهش نیاز به کوره‌های بلند می‌تواند بیش از 50 درصد از کل تولید گاز گلخانه‌ای سوئد را کاهش دهد و این یعنی تصمیم این شرکت آنچنان که به نظر می‌رسد، حتی در گام‌های ابتدایی نیز، کوچک و بی‌اثر نیست.
  • تقاضای این پروژه برای تأمین هیدروژن مورد نیاز در پروسه تولید فولاد و فلزات، باعث می‌شود تا به طور مستقیم یا غیر مستقیم، منابع و صنایع فعال در تولید هیدورژن بیشتر به سمت افزایش ظرفیت گام برداشته و این تصمیم را سودآور تلقی کنند. به بیانی دیگر یک ایجاد تقاضا، کمک می‌کند تا تولیدکنندگان هیدروژن به سمت افزایش منابع و تولید سوق پیدا کنند. این یعنی میل برای تولید این سخت کلیدی در آینده بیشتر شده و در بلندمدت با پیشی گرفتن عرضه بر تقاضا، قیمت این سوخت کمتر و در نهایت حتی بخش‌های مربوط به حمل و نقل نیز از این تصمیم نفع خواهند برد.
  • در حالی که آزمایشات مربوط به فرآیند همچنان ادامه دارند و پروژه (HYBRIT) به هویت تحقیقاتی خود پشت نکرده است اما با این حال پروژه هویت اقتصادی و تجاری‌تری به خود گرفته است. این یک پیامد بسیار مهم دارد. پیش‌تر اغلب مخالفان یا افرادی که با دید تردید در اثر تکنولوژی بر کاهش آلایندگی پروسه تولید فولاد می‌نگریستند، تأکید زیادی بر تجاری نبودن این طرح‌ها داشتند. آن‌ها ادعا می‌کردند چنین پروژه‌هایی تنها هویت تحقیقاتی داشته و نمی‌توان با دید تجاری در آن‌ها نگریست. اما پروژه (HYBRIT) نشان داد که این تصور کاملاً غلط است و با اتکای به تکنولوژی، تحقیق و تکامل می‌توان به سمت فولاد سبز و کربن‌زدایی به معنی واقعی کلمه حرکت کرد.

در بخش بعدی

حال با وجود بیان عللی در راستا درک اهمیت این خبر و پروژه (HYBRIT) می‌توان در گام‌های بعدی این پرونده، پیامده‌های آن بر صنعت جهانی تولید فولاد را مورد واکاوی بیشتر قرار داد. در بخش بعدی پرونده “یک پروسه جدید تولید فولاد” با این هدف همراهتان هستیم.

اشتراک گذاری