بازار استانداردها، پروسهها، ایدهها و تکنولوژیهای زیستمحیطی در همهجای جهان داغ است. در هر صنعت و حیطه اقتصادی را که نگاه کنید، محال است گام برداشتن به سمت حذف آلایندهها یک هدف محسوب نشود.
هرچند گاهاً این هدف تنها یک نمایش تبلیغاتی است اما در برخی صنایع به شکل جدی پی گرفته میشود. در صنعت فولاد، تولید فولاد سبز به عنوان کلمه رمز حذف کربن و آلایندگی انتخاب شده و به عنوان یک هدف واقعی دنبال میشود.
سوای مباحث سرمایهداری مسئولیتپذیر و اصول اخلاقی، بسیاری از سرمایهگذاران، سود عظیمی را در این حیطه دیده و برای دستیابی به آن تمایل بالایی نشان میدهند.
دولتها با ارائه کمکهای مالی و تزریق سرمایه و همچنین ایجاد معافیتهای مختلفی، شرکتهای تولید فولاد را برای گام برداشتن در این مسیر ترغیب میکنند.
البته در مقابل، قصد دارند تا در آینده جریمه و سیاستهای ریاضتی مختلفی را بر شرکتهایی که در قبال کربنزدایی و کاهش آلایندهها بیتوجه هستند، تحمیل کنند.
مجموعه این عوامل باعث شده، فولاد سبز به یک هدف مهم و اساسی بدل شود.
سفر به سمت فولاد سبز؛ تکامل به جای انقلاب
بسیاری از عامه مردم و شاید حتی تحلیلگران و تولیدکنندگان کمتجربه که شناخت کافی در مورد این پروسه ندارند، ممکن است تولید فولاد سبز را یک انقلاب تلقی کرده و حس کنند میشود راه هزار ساله برای رسیدن به این هدف را یک شبه طی کنند! باید در این مورد گوشزد کرد که این هدف با انقلاب و تغییر ناگهانی و خلقالساعه در خطوط تولید و کارخانهها ایجاد نمیشود؛ این یک تلاش برای تکامل تجهیزات و روشهای تولید است. اروپا در این مورد مسیر را بهخوبی به ما نشان میدهد.
اگر کشورهای اروپایی همچنان به حل مشکلات تأمین منابع مالی و تأمین هیدروژن(پیشتر در خبری به این موضوع پرداختیم)، تولیدکنندگان اروپایی میتوانند با آرامش به سمت فولاد سبز گام بردارند.
با این حال کربنزدایی از نظر خود دولتها نیز یک فرآیند یک شبه نیست و مجموعهای از تصمیمات را طلب میکند. به تقویمها، طرحها و پروژههای اروپایی که دقت کنید، اغلب پروژههای تحقیقاتی از 2021 وارد فاز آزمایشی شده و عملی شدن نهایی آنها به 2030 یا حتی پایان 2040 موکول شده است. اروپایی به خوبی میدانند رسیدن به این هدف با انقلاب ممکن نیست و باید از همین حالا، آهسته اما پیوسته پیشرفت کنند.
مسیر رسیدن به فولاد سبز و کربنزدایی، چه خصوصیاتی دارد؟
بوردهای تخصصی، تحلیلگران و متخصصین فنی این حوزه، با جملات و کلمات مختلفی، در تلاش هستند تا هرچه بیشتر از شمایل این راه و مسیر بسیار مهم پردهبرداری کنند. هرچند ممکن است برخی از آنها نظرات متفاوتی داشته باشند اما میتوان اغلب نظرات و عقاید را در چند مورد خلاصه کرد:
- نقش انرژیهای تجدیدپذیر، منابع هیدروژن و همچنین محبوس ساختن کربن در انتقال انرژی، غیرقابل تردید و بسیار مهم است.
- پتانسیل قراضهها و جامدات مستعد بازیافت برای حذف نیاز به سنگ آهن بکر، بسیار مهم و کلیدی است.
- هزینههای کاهش انتشار آلاینده باید به دقت زیر نظر گرفته شوند.
- چشماندازهای مصرف جهانی سایر مواد اولیه مانند ذغال سنگ و سنگ آهن را باید با برنامههای کلان دستیابی به فولاد سبز، منطبق ساخت.